جدول جو
جدول جو

معنی رگه رگه - جستجوی لغت در جدول جو

رگه رگه
(رَ گَ / گِ رَگَ / گِ)
رشته های نازک از یک جنس در جنسی دیگر، مثلاً گویند: ’خلط سینه اش رگه رگه خون دارد’
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از راه راه
تصویر راه راه
مخطط، خط دار، پارچه یا جامه که خط های باریک رنگین داشته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ده رگه
تصویر ده رگه
مرد شجاع، بسیار دلیر، دلاور، باغیرت
فرهنگ فارسی عمید
(رَ دَ / دِ رَ دَ / دِ)
صف صف. (از لغت فرس اسدی نسخۀ خطی کتاب خانه نخجوانی). رجارج. (یادداشت مؤلف) :
زیبا نهاده مجلس و خالی گزیده جای
ساز وشراب پیش نهاده رده رده.
شاکر بخاری
لغت نامه دهخدا
مخطط، (ناظم الاطباء)، چیز مخطط معروف به راهدار: جامه و قبای راه راه، آنکه خطوط رنگین داشته باشد، (از بهار عجم)، الیجه، (یادداشت مؤلف)، الجه، مخفف الاجۀ ترکی، جامه راه راه رنگارنگ، (فرهنگ لغات دیوان البسۀ نظام قاری)، راه را، رارا (مخفف راه راه در تداول عامه)، (یادداشت مؤلف)، دارای خطوط متوازی نمایان و متمایز از متن پارچه خواه برجسته و خواه غیر برجسته، دارای خطوط متوازی و متمایز از متن پارچه در جهت تار، راهدار، دارای راه: مخمل راهدار، کبریتی:
سری مویش از آه حسرت سیاه
سراپرده اش از فغان راه راه،
ملاطغرا (از بهار عجم)،
در طریق شوق آسایش نمی یابد تنش
جامۀ مرد مسافر گر نباشد راه راه،
محمدقلی سلیم (از بهار عجم)،
نیست از رهزن در این راهم غمی کز فیض عشق
در بر از زخمی قبای راه راهی بیش نیست،
میرزا عبدالغنی قبول (از بهار عجم)،
شد از خون راه راه آخر تن خاکستری پوشم
شهیدان را لباس کربلایی اینچنین باید،
سعید اشرف (از بهار عجم)،
قبای راه راهی داشت در بر
که هر راهش برد دل را به راهی،
تأثیر (از آنندراج)،
- پارچه یا چیت یا قبای راه راه، پارچه و چیت و قبایی که خطوط موازی داشته باشد،
- جامۀ راه راه، جامۀ مخطط، (ناظم الاطباء)،
- ، رنگارنگ و الوان، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
مخطط، آنکه خطوط رنگین داشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
پر از گره. یا گره گره کاری را کردن، نامنظم و اندک اندک آنرا انجام دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گه بگه
تصویر گه بگه
وقت بوقت بعض اوقات: گاه بگاه بسفر میرود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ده رگه
تصویر ده رگه
مرد بسیار دلیر و شجاع، مرد کار کرده، صاحب غیرت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ده رگه
تصویر ده رگه
((دَ رَ گِ))
بسیار دلاور و شجاع، غیرتمند، کاری، کارآمد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
دارای خطوط موازی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
المشارب
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
Streaked, Striped
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
rayé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
صدای کشیده شدن کفش بر روی زمین
فرهنگ گویش مازندرانی
دستگاه
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
条纹的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
স্ট্রাইপযুক্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
полосатый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
gestreift
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
смугастий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
دھاری دار
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
madoa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
ลายทาง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
riscado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
çizgili
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
줄무늬의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
ストライプ模様の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
פסים
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
pasiaste
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
धारदार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
gestreept
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
a rayas
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
striato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از راه راه
تصویر راه راه
bergaris
دیکشنری فارسی به اندونزیایی